گرجیان خوزستان


نویسنده: گرجیان خوزستان ׀ تاریخ: دو شنبه 29 آذر 1395برچسب:میلاد حضرت عیسی مسیح (ع), ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

حواریّون

قال: قلت لابی الحسن‌الرضا علیه‌السلام:

لم سمّی الحواریّون الحواریین؟

محضر امام رضا علیه‌السلام عرض کردم چرا حواریّون را حواریّون خوانده‌اند؟

حضرت فرمودند: ایشان را به خاطر این حواریّون می‌خوانند که هم نفوس خویش را از هر آلودگی پاک نموده و هم دیگران را به واسطه پند و اندرز از آلودگی به گناه دور گردانده‌اند.

 منبع:

کتاب البرهان فی تفسیر‌القرآن، سید هاشم بحرانی، ترجمه عبداله صالحی نجف‌آبادی، جلد 2، ص 226

کتاب علل‌الشرایع - شیخ صدوق، ترجمه سید محمد جواد ذهنی تهرانی، ص 285، باب 72 

نویسنده: گرجیان خوزستان ׀ تاریخ: یک شنبه 28 آذر 1395برچسب:معنی حواریون, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

نویسنده: گرجیان خوزستان ׀ تاریخ: چهار شنبه 24 آذر 1395برچسب:حواریون, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

نویسنده: گرجیان خوزستان ׀ تاریخ: چهار شنبه 24 آذر 1395برچسب:مسیح عیسی بن مریم رسول الله , ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

نویسنده: گرجیان خوزستان ׀ تاریخ: یک شنبه 21 آذر 1395برچسب:ارزشمندترین مردم, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

نویسنده: گرجیان خوزستان ׀ تاریخ: شنبه 20 آذر 1395برچسب:ضرب المثل گرجیان, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

حمله محمود افغان – آدمخواري در اصفهان

((در عهد شاه سلطان حسين صفوي))

محاصرة اصفهان طولاني شد در شهر، انقلابات و آشفتگي‌هایي پديد آمد، محاصره 9 ماه طول كشيد و قحطي به شهر راه يافت، چندين هزار نفر از گرسنگي تلف شدند، قرص ناني به چهار پنج اشرفي رسيده بود كم كم قحط و غلا به نحوي اشتداد يافت كه دانة گندمي به يك اشرفي خريد و فروخت مي‌شد.

جمع كثيري قَسَم ياد كردند كه خصيۀ الاغي را به 20 تومان خريد و فروش نموده بودند در منتظم ناصري هم آمده كه هر خري را 50 تومان مي‌خريدند و يافت نمي‌شد و اهل شهر از گوشت سگ و گربه گذشته، چرم و پوست كهنه را جوشانده و سد رمق مي‌نمودند.

چون اينگونه چيزها ناياب شد به خوردن گوشت انسان اقدام نمودند و بر سر يك جنازه چندين نفر حاضر شده براي خوردنِ گوشت انسان نزاع مي‌نمودند، كار به جایي رسيد كه يكديگر را مي‌كشتند و مي‌خوردند. چنانكه پدر ومادر، فرزندان خود بكشتند و خوردند و هر كس ازين بليّه نجات يابد و از شهر در آمد به شمشير افغان كشته گشت.

گيلانِنتز، كشيشي كه همان وقت در اصفهان بوده، مي‌نويسد: ديگر در شهر گوسفند،گاو، اسب و شتر باقي نماند كه به مصرف خوراك رسد، ازين رو مردم به خوردن گوشت خر ناگزير شدند كه هر من آن دو تومان قيمت داشت....

مردم شهر به خوردن گوشتِ سگان، گربگان، و پوست و فضولات جانوران و كفش‌هاي كهنه و هر حيواني كه مي‌توانستند بگيرند، ناچار شدند، گرسنگي چندان بود كه جواني پستانهاي خواهر مرده خويش بريد، بسياري از مردم فرزندان خود را جوشانيدند و يا كباب كردند و خوردند. (1)

در عرض 4 ماه مردم بناي خوردن گوشت انسان كرده، پنج نفر قصاب به اين امر مشغول بودند كه مردم را گرفته سر ايشان را به سنگ كوفته، مي‌فروختند، مرده تازه را ديدم كه در بازار رانهاي او را بريده، مي‌خوردند. (2)

منبع:

1- كتاب سياست و اقتصاد عصر صفوي، نويسنده دكتر محمدابراهيم باستاني پاريزي  

استاد تاريخ در دانشكدة ادبيات دانشگاه تهران

2- يادداشتهاي كشيش لهستاني عصر صفوي (تادوز يودا كِروسينسكي)

ترجمه عبدالرزاق دُنبلي (مفتون)

نویسنده: گرجیان خوزستان ׀ تاریخ: شنبه 13 آذر 1395برچسب:حمله محمود افغان به اصفهان,آدمخواری در اصفهان, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

ژنرال ایوان پاسکویچ:

امروز انتقام گرجيان را گرفتم

 

فتوحات عهد شاه طهماسب و شاه عباس و اسيرخري و اسيرگيري نادرشاه، با مقياس كوچك‌تري، خود داستانها دارد تنها به يك گوشه آن اشاره كنيم آن روزي كه نادر در دشتِ مُغان تاجگذاري مي‌كرد بعد از تاجگذاري، به كليه واردين انعام داد كه سهم خانها كليچه و يك قبا و يك كمربند و يك مَنديل بود، به ميرزاها و سايرين قباي زري و كمربندِ چركسي و مَنديلِ زربافت، و به آنها كه از مشرق آمده بودند به هركدام يك اسير، زيرا از گرجستان 700 اسير گرجي و ارمني آورده بودند، نصف آن اسيران بين مدعوين تقسيم كرد، به بعضي دختر و زن و برخي را پسر بخشيد......

و در ميان اُسرا زنان حامله بودند كه در منازل خود از شوهرانشان باردار شده بودند، بعضي در دشت مُغان بچه‌هايشان تولد شده بود، دختران و پسراني بودند كه سن آنها از 6 و 8 و 10 سال تجاوز نمي‌كرد. بزرگترين آنها 15 الي 20 سال داشت.

اين شاهكار را آقا محمدخان قاجار تكميل كرد در سال 1211 هـ (1796م) به گرجستان تاخت و بعد از مدتي طولاني كه شهر تفليس را محاصره كرد 70 تن از اعاظم ارامنه و گرجيه را در حضور پادشاه مُجاهدِ غيور(؟!) گردن زدند....

و وارد شهر تفليس شدند، بهشتي ديدند پر از خواسته، و به غِلْمان  و حورالعين آراسته، دست به يغما برگشادند و در فضح كَواعِب و كشفِ مثالب اغماض نكردند، پرده‌گيان لاله‌روي بي پرده در بازار و كوي همي تاختند و ناچار با صيدافكنانِ قاجار همي ساختند، همان به كه اين راز آشكار، نهفته باشد........

انگار كه گفتيم و دلي چند شكستيم، جميع كشيشان را دست بسته به رودِ ارس در افكندند، و تمام كنيسه و كليسا و معابد و مساجد آنها را بركندند، 9 روز آنجا توقف شد و 15 هزار اسير بيرون آوردند.......

بايد قبلاً تصور كرد، كه يك اسير را چگونه ميتوان گرفت، چگونه ميتوان جلو اسب انداخت و فرسنگها پيش برد، چگونه طفل را از مادر، مادر را از شوهر، شوهر را از همسر، جدا كرد، چگونه از وي استفاده كرد و چگونه او را در بازار فروخت.

با اين مراتب لابد تعجب نخواهيد كرد كه چرا عباس ميرزا با آنهمه فداكاري و لاچين‌خان 20 سال بعد نتوانست در برابر سپاه روس مقاومت كند و پاسكويچ در تركمانچاي مي‌گفت: امروز انتقام گرجيان را گرفتم.

منبع:

كتاب سياست و اقتصاد عصر صفوي، نويسنده دكتر محمد ابراهيم باستاني پاريزي

استاد تاريخ در دانشكدة ادبيات دانشگاه تهران

نویسنده: گرجیان خوزستان ׀ تاریخ: دو شنبه 1 آذر 1395برچسب:امروز انتقام گرجيان را گرفتم,ژنرال ایوان پاسکویچ,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

CopyRight| 2009 , gorjian-khz.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com